محل تبلیغات شما

نوعی دلتنگی هم هست که 

در عین حال که دلت برایکسی تنگ شده،

تمایلی به دیدنش نداری همان حسی که الان دارم،

کهقاعدتا باید داشته باشم

خاطرات را به یاد می آورم ولی حسشان را نه

گذشته را کنکاش میکنم عکس ها را زیر و رو،دنبالسرنخم


سعی میکنم به یاد بیاورم بودن کنارتو چه حسی داشت


دست هایت را یادم است ولیگرمایشان را نه

حرف هایت را واو به واو حفظم اما حرف که مهم نیست 

مهم صداست که آن هم


دور شده ای آن قدر دور کهانگار اصلا واقعی نبوده ای


انگار تو را داشتن مثل خواب، 

غیر واقعی بود و من آدمی که دم سحر بیدارش می کنند


یک تکه از تو را یادم است یکتکه را نه


میدانی چه قدر دردناک است آدمخوابش را به یاد نیاورد؟

انگار توی خماری میـماند


عرض این اتاق را ساعت ها قدممیزنم.

قدم میزنم و فکر میکنم درواقع قدم میزنم و"به تو " فکر میکنم.

راستی چه می شود که یک نفر ساعت ها اتاقی رابپیماید و دم نزند؟

چه بدانم حتمالا یا احمق است یا دلتنگ شاید هم تورا دوست دارد


دلم برای تو برای روزهایی کهدنیا ما را کنار هم دید تنگ شده

ولی تمایلی به بازگشت به گذشته ندارم


نوعی دلتنگی هم هست که در عین حال که دلت برایکسی تنگ شده،

تمایلی به دیدنش نداری همان حسی که الان دارم،

کهقاعدتا باید داشته باشم

خاطرات را به یاد می آورم ولی حسشان را نه

گذشته را کنکاش میکنم عکس ها را زیر و رو،دنبالسرنخم


سعی میکنم به یاد بیاورم بودن کنارتو چه حسی داشت


دست هایت را یادم است ولیگرمایشان را نه

حرف هایت را واو به واو حفظم

 اما حرف که مهم نیستمهم صداست که آن هم


دور شده ای آن قدر دور کهانگار اصلا واقعی نبوده ای


انگار تو را داشتن مثل خواب،غیر واقعی بود و 

من آدمی که دم سحر بیدارش می کنند


یک تکه از تو را یادم است یکتکه را نه


میدانی چه قدر دردناک است آدمخوابش را به یاد نیاورد؟

انگار توی خماری میـماند


عرض این اتاق را ساعت ها قدممیزنم.

قدم میزنم و فکر میکنم درواقع قدم میزنم و"به تو " فکر میکنم.

راستی چه می شود که یک نفر ساعت ها اتاقی رابپیماید و دم نزند؟

چه بدانم حتمالا یا احمق است یا دلتنگ شاید هم تورا دوست دارد


دلم برای تو برای روزهایی کهدنیا ما را کنار هم دید تنگ شده

ولی تمایلی به بازگشت به گذشته ندارم


آدم یک بار حس و حال عاشقی دارد

 بعد آنجوری از تک و تا می افتد که دیگر حتی اسمش را هم نمی آور.

 

از سری فانتزی های منو مهدی...

کاسه محبتتان پر و کاسه صبرتان خالی...

پاییز فصل دلتنگی...

تو ,هم ,یک ,میکنم ,ولی ,میزنم ,قدم میزنم ,تو را ,به یاد ,هایت را ,را یادم ,اصلا واقعی نبوده ,الان دارم،که قاعدتا

مشخصات

آخرین مطالب این وبلاگ

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

برای بهترینم اخبار فناوری foxtladispdon الکتریکی آنلاین Margaret's receptions آیت الهی وبلاگ حقوقی بهروز سلیمانی sulmaurepkest nselodmola lorscomplita